لبه ی ورود

خب همانطور که تا الان متوجه شدیم ما برای ورود به معاملات از ستاپ ها استفاده نمیکنیم. یعنی صبر نمی کنیم تا یک شکل و شمایل خاص، حالاتی خاص از رفتار بازار اتفاق بی افته بعد ما بخواهیم با آنها معامله بکنیم.
واضح تر بخوام بگم یعنی خودمان را محدود به 4 ، 5 الگوی تعریف شده و قانونمند نمیکنیم. بلکه با توجه به اینکه ما الان به درک درستی از بازار رسیدیم، زبان بازار را بلد هستیم می توانیم از پویایی بازار حداکثر استفاده را ببریم و بیشترین پتانسیلی که در تغییرات قیمت وجود داره را استفاده کنیم.

تمامی موقعیت هایی که در بازار شکل می گیرند هر کدام برای خودشان کاملا منحصر به فرد هستند. هر کدامشان مثل اثر انگشت جداگانه و مستقل از یکدیگر هستند پس اگر ما بخواهیم براساس ستاپ ها معامله بکنیم خیلی از فرصت های موجود در بازار ها را از دست دادیم.
خب، راه حل آن چیه که ما هم بتوانیم از پویایی و پتانسیل های بازار آنطوری که واقعا دوست داریم استفاده کنیم!
راه حل آن اینه که شما زبان قیمت را بلد باشید و درک بکنید که این اتفاق تا الان برای شما افتاده، آموزش آن را در طول این مدت دیدید، حالا اگر میخواهید در آن مهارت پیدا کنید این است که باید به طور کامل به این آموزش ها مسلط باشید. که اصلا هم سخت نیست.

اما لبه ی ورود چیه ؟

همانطور که برای شما گفتم تمامی موقعیت های معاملاتی برای خودشان یک به یک منحصر به فرد هستند من به شما یاد دادم که تا الان چطور بفهمید یک روند شروع میشه( آموزش شماره 8 و آموزش شماره 9 )، چه موقع ادامه پیدا میکنه، چطور پایان یا تغییر پیدا میکنه ، چطور ضعیف است ، چطور قوی هست. اگر ضعیف بود تکلیف ما چیه اگر قوی بود تکلیف ما چیه.( آموزش های شماره 18 ، 19 ، 20 ، 21 و 22 )

تغییر جریان سفارشات و شکل گیری جریان سفارشات را به شما گفتم. الان با دانش لبه ی ورود شما بدون محدودیت هر جایی که دیدید رفتار معامله گرها داره تغییر میکنه به نحوی که می خواد حرکتی پر قدرت شکل بگیره چه در حد یک گام چه در حد یک روند شما ازش استفاده میبرید.

برای لبه ی ورود ما نیاز به همان تکنیک هایی داریم که در تشخیص شکل گیری و تغییر جریان سفارشات بود یعنی کندل ها زمانی که ما تشخیص دادیم موقعیتی در بازار شکل گرفته و می توانیم از این فرصت بهره ببریم، در بازار منتظر می مانیم با اولین نشانه ای که در قیمت مشخص شد (یعنی تمام اون آموزش هایی که در بالاتر بهش اشاره کردم) که دیگه روند معاملات قبلی پایان پیدا کرده و حجم پول های جدید به طور گسترده و زیاد در سمت سوی جدید وارد شده، آن موقع ورود به معامله را انجام میدیدم به چه صورت؟

ما باید یک کندلی داشته باشیم که مثلا اگر دنبال موقعیت های خرید هستیم قیمت در یک سوم بالایی اون محدوده بسته بشه(تصویر شماره 1) و بعد ما خرید را انجام میدیم. اگر هم فروشنده باشیم فقط زمانی که اولین کندل شکل گرفت که در محدوده ی یک سوم پایینی آن کندل بود(تصویر شماره 2) ما اجازه داریم آن معامله را انجام بدیم. (به تصاویر زیر دقت کنید)

1
2

 باز این را من برای شما یادآوری میکنم. عزیزان ستاپ معاملاتی فقط یک ترمز و یک محدود کننده برای شما است چرا که خیلی از فرصت های معاملاتی که در بازار میبینیم و جلوی چشممان حرکت میکنه ولی چون الزاما ستاپی براش تعریف نشده را خیلی راحت از دست میدیم.
ستاپ های معاملاتی فقط یکسری قوانین دست و پاگیری هست که ما را محدودتر میکنه.

حالا ما چطور از لبه ی ورود استفاده میکنیم!

همان کندلی که مثلا برای معاملات خرید منتظر بودیم در یک سوم بالایی بسته بشه تا خرید انجام بدیم را ما میایم به اندازه اسپرد ضرب در 2 یک فضای خالی را در بالای اون در نظر میگیریم و معامله ی بای استاپ خودمان را آنجا قرار میدیم یا اگر قرار است خرید به صورت دستی و بای تو مارکت انجام بشه خرید خودمان را با در نظر گرفتن یک فضای کافی در بالای اون (های)(High) کندلی که ورود را به ما نشان داده قرار میدیم. (به تصویر زیر دقت کنید)

3

دلیل آن این است که اولا یادتون میاد زمانی که داشتیم در مورد محدوده های تنش صحبت میکردیم میگفتیم که این محدوده های تنش سطح هستند و یک عدد نیستند. یعنی یک محدوده ای را مشخص میکردیم و میگفتیم اگه از این محدوده عبور کند آن موقع تصمیم میگرفتیم برای خرید یا فروش.

پس دلیل اینکه ما میایم و یک مقدار فضایی را خالی میزاریم بالای اون (های) این است که می خواهیم به طور محدود جایی را در نظر بگیریم که مطمئن هستیم که اگه از این محدوده عبور کند به اندازه ی کافی معاملات لانگ شکل گرفته و قیمت را به اعداد بالاتر حرکت میده و الان طوری داره تجمیع میشه این دستورات معاملاتی، که قیمت خیلی سریع دیگه در اعداد بعدتر و بالاتر تند تند معامله میشه و حرکت خودش را به صورت صعودی ادامه میده پس دلیل اینکه ما فضایی را داریم به این خاطر است که ما مطمئن باشیم به اندازه کافی دستورات معاملاتی اینجا تنظیم شده هستند.

حالا میتونه خرید هایی باشه که بابت نقد کردن فروشها است یعنی کسانی که حد ضررشان را اون بالا گذاشتند، میتونه به خاطر معاملات ورود خرید جدید کسانی باشه که روی اون تای فریم های پایین تر این کندل را یک سویینگ دیدیند و الان منتظر هستند با شکسته شدن قله قبلی ورود به یک معامله جدید داشته باشند. (مثل تصویر زیر)

4

پس ما یک فضایی را باز میزاریم که مطمئن باشیم به اندازه کافی قیمت آنقدر حرکت کرده و آنقدر جریان سفارشات و دستورات معاملاتی را در خودش فعال کرده باشه که مثل یک سکوی پرش الان قیمت حرکت صعودی را شروع میکنه.

برای حالت نزول هم دقیقا همینطور است وقتی ما به این نتیجه میرسیم که باید به دنبال فرصت های فروش باشیم و کندل تغییر جریان سفارشات لبه ی ورود را برای ما تایید میکنه با یک میزان فاصله از (لوی)(Low) اون کندل، من ورود خودم را به معامله انجام میدم چه به صورت سل استاپ چه به صورت اینکه دستی معامله انجام بدم. (به تصویر زیر دقت کنید)

5

دقیقا مثل خرید دلیلش آن است که قیمت آنقدر معاملات شورت در آن انجام بشه و آن را به سطوح پایین تر بیاره و به اندازه کافی با تراکم گسترده ای از دستورات دیگر معامله گران که گفتم یا کسانی هستند که منتظرند کف قبلی شکسته بشه یا حد ضرر خریدارها در تایم فریم پایین تر هست اینها باهم تجمیع بشوند و یک سکوی پرش باشه برای حرکت شدید قیمت.

این به ما کمک میکنه که معامله ی ما دچار خواب سرمایه نشه چون ما داریم جایی ورود به معامله میکنیم که از نظر تکنیکی اونجا جایی هست که بیشترین تراکم از دستورات معاملاتی هم جهت معامله ی ما فعال شده اند و اینجا آخرین قیمت معامله گران بزرگ هست آخرین جایی هست که اگر معامله گران بزرگ هم، میخواستند معامله کنند چون در قیمت های بعدتر از این دیگه برای اون معامله گرها نمی صرفه، هزینه براشون بالا رفته ضمن اینکه دامنه ی اون میانگین ورود براشون بدتر شده به همین خاطر ما به این قیمت میگیم آخرین قیمت معامله گران بزرگ و تا اینجا برای ما به صرفه است که یک ورود جدید را داشته باشیم.

نکته مهم : این آموزش نسبت به آموزش های گذشته به دلیل طولانی بودن محتوا و استفاده از تصاویر شماتیک ممکنه یک مقدار درک این آموزش سختر باشه و نیاز به تمرکز بیشتری دارد. برای همین اگه نتونستید به طور کامل با موضوع این آموزش ارتباط بر قرار کنید و نتونستید به طور کامل یاد بگیرید اصلا ناراحت نشید. چرا که در آموزش بعدی به طور کامل در خود چارت معاملاتی من به شما نشان خواهم داد که کندل لبه ی ورود را چطور شناسایی کنیم و چطور در خود چارت معاملاتی ورود به معامله کنیم و بهترین موقعیت را شناسایی کنیم پس خیالتون راحت باشه. این مطلب پیش گفتاری بود برای آموزش بعدی تا ذهن شما از قبل آماده باشه.

خب ما در این مطلب با لبه ی ورود در معاملات آشنا شدیم و متوجه شدیم که کندل لبه ی ورود ما باید چه خصوصیاتی داشته باشه و ما برای یک ورود عالی چطور باید با این کندل رفتار کنیم در مطلب بعدی یاد میگیریم که چطور کندل لبه ی ورود در چارت معاملاتی را شناسایی کنیم و همچنین بهترین تکنیک برای تعیین حد ضرر را یاد میگیریم.

منتظر آموزش های بعدی باشید...