نظریه شپارد
یک نظریه وجود داره به نام شپارد که در این نظریه گفته میشه هر آن چیزی را که ما میبینیم نمیتونه واقعا صحیح باشه. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید دو تا میز وجود داره.
1 |
شما اگه شک دارید که این دو تا میز باهم دقیقا برابر هستند می توانید با یک کاغذ و خودکار روی صفحه مانیتور خودتون همین الان لبه های مشابه را در این دو تا میز رو ببینید و با هم مقایسه کنید. متوجه میشید که برخلاف اون چیزی که در نگاه اول تصور میکردید که این دو تا میز باهم متفاوت هستند، اتفاقا کاملا باهم دیگه برابر اند.
پس ببینید چشم ما چقدر میتونه فریب بخوره.
نظریه شپارد در بازارهای معاملاتی
حالا ما از این نظریه میتوانیم در بازارهای معاملاتی استفاده کنیم. چطور ! به این صورت که ما باید در بازار دنبال این باشیم که حتما معامله گرهای ضعیف و در دام افتاده را ببینیم تا مطمئن بشیم اون حرکت بزرگی که دیدیم در بازار واقعا همان حرکت بزرگتره است.
که این با استفاده از نظریه شپارد قابل درک است. که حتی با یک سرچ ساده در گوگل هم می توانید بیشتر از این نظریه یاد بگیرید. برای اینکه این موضوع رو بهتر درک کنید به تصاویر زیر دقت کنید.
2 |
3 |
همانطور که در تصویر شماره 2 میبینید ما یک لِگ خوب و پر قدرت داریم حالا روش استفاده از این نظریه به این صورت است که ما برای اینکه در بازار متوجه بشیم که این لگی که در تصویر شماره 2 میبینید این یک اکستنشن است، باید اون کارکشنی که بعدش اتفاق می افته را ببینیم و برای ما خیلی مهمه که حتما دیده بشه. منظور از اینکه دیده بشه یعنی خصوصیات یک کارکشن رو داشته باشه چون همان اکستنشنی که به اون بزرگی در تصویر شماره 2 میبینید، می تونه خودش کارکشن یک اکستنشن دیگه ای باشه که اون خیلی بزرگتر از حرکت خودش است. (تصویر شماره 3و 4).
4 |
در واقع این لِگی که اول ما در تصویر شماره 2 دیدیم و فکر کردیم میتونه یک اکستنشن قوی باشه در واقع کارکشنه یک اکستنشن بزرگتر و قویتر از خودش است. پس از این آموزش نتیجه میگیرم برای اینکه در بازارهای معاملاتی بتونیم خوب و عالی فعالیت داشته باشیم باید همیشه به معامله گران خُرد توجه کنیم و تا زمانی که ضعف رو در بازار ندیم تا بتونیم درست تشخیص بدیم که روند بازار به چه صورت است نباید به گرفتن معامله فکر کنیم.
خب ما در این مطلب با نظریه شپارد آشنا شدیم و متوجه شدیم که با استفاده از این روش چطور میتوانیم در بازار دید بهتری داشته باشیم در مطلب بعدی وقت شناسی در بازارهای معاملاتی را یاد میگیریم و برای انتخاب بهترین زمان باید به چه نکاتی دقت کنیم.
منتظر آموزش های بعدی باشید...
دیدگاههای بازدیدکنندگان
ناشناس
سلام ، وقت شما بخیر ،ممنونم از وقتی که برای ما می گذارید ، استاد با توجه به توضیحات بهترین نقطه ورود می تونه بعد از تغییر روند و تشکیل یک اکستنشن و کارکشن و تایید تغییر روند باشه؟
406 روز پیش ارسال پاسخمدیر سایت
سلام و عرض ادب
405 روز پیش ارسال پاسخاز لطف شما خیلی ممنونم. شما کاملا درست متوجه شدید ولی اگه بخوام کاملش کنم باید بگم مطمئن ترین نقطه ی ورود یا کم ریسک ترین نقطه ی ورود اینه که، یک اکستنشن پر قدرت و کارکشنی که ضعف رو نشان بده تشکیل بشه بعدش اگه کندل لبه ی ورود مناسبی به ما داد، اونوقت دیگه با خیال راحت میتونیم وارد معامله بشیم.
علی پاشا
سلام وتشکر از محبت شما .استفاده کردم و تشکر میکنم
399 روز پیش ارسال پاسخمدیر سایت
سلام و عرض ادب
398 روز پیش ارسال پاسخاز لطف شما خیلی ممنونم و خوشحالم که این مطلب برای شما مفید بوده.
ناشناس
لبه ورود در تصویر کجاست
187 روز پیش ارسال پاسخمدیر سایت
سلام و عرض ادب
186 روز پیش ارسال پاسخکدام قسمت تصویر رو میگید
ناشناس
سلام وقت شما بخیر 🌹
132 روز پیش ارسال پاسختصویر شماره 4 در اکستنشن دومی که رسم کردید دقت می کنم شامل سه اکستنشن و دو کارکشن هست که شما فقط با یک اکستنشن (خط قرمز دوم) و به صورت یک لگ رسم کردید علتش رو توضیح می دید؟
مدیر سایت
سلام و عرض ادب
131 روز پیش ارسال پاسخاین دیدگاه درست نیست، برگردید و تعریف اکستنشن و کارکشن رو مرور کنید. اگه بخواهید این مدلی در بازار معامله کنید که هر حرکت کوچیک رو یک اکستنشن و کارکشن در نظر بگیرید که ضرر های سنگینی متحمل میشید.
در این متن بازار روند ما همینی هست که در عکس میبینید.
به متن بازار باید توجه کنید.
رضااندیش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم،صحبتی با دوستان چیزی که تا الان متوجه شدم اینه که در یک اکستنشن یک یا دو کندل خلاف اهمیتی نداره و تازه با سه کندل تبدیل به استال میشه که تا ۶ کندل میتونه باشه ،عمق کارکشن زاویه و اندازه کارکشن که بحث پولبک و غیره اما یک یا دو کندل رو ما ندید میگیریم ولی توجه داریم،ضمنا ماییم که باید بازار رو بدون تعصب دانشمون ببینیم ما باید هماهنگ بشیم با سیستم آموزشی استاد،در استراتژی آموزش های دیگه بحث گسترده ایی د مورد کندل و الگو و اندیکاتور و غیره و غیره هست که برای یاد گیریش واقعا حوصله و وقت زیادی میخاد ،تا درس ۳۸ اموزشها حول و حوش چن مورد اصلی میچرخه،که کلا از ۱۰ تا مورد فراتر نمیره و بقیه درسها در مورد بهتر دیدن این ۱۰ مورد هست،دقت کنید شما بدون رسم خط،حفظ الگو و اندیکاتور،فقط با نگاه چارت رو تحلیل میکنید،این عالیه،فکر میکنم هر کسی قاشق غذاش رو از کوتاه ترین مسیر به دهانش میرسونه،آیا جز این هست؟
80 روز پیش ارسال پاسخمدیر سایت
سلام و عرض ادب
76 روز پیش ارسال پاسخاز لطف و توصیه شما خیلی ممنوم.