حد سود

خب در آموزش قبلی یعنی ریسک به ریوارد متوجه شدیم که در بازار حد سودی وجود نداره همانطور که قطعیتی برای حد ضرر نیست. چون اگه میدانستیم قراره حد ضرر ما در همان ابتدای ورود به معامله، قیمت بهش برسه و بخوره اصلا منطقی نبود که وارد آن معامله بشیم.
پس به همان اندازه که در مقدار حد ضرر قطعیتی وجود نداره طبیعتا در مقدار حد سود هم قطعیتی وجود نداره.

یک معامله گر زمانی که به درجات بالای مهارت، تجربه و تسلط در معامله گری می رسه واقعا فقط می تواند بداند که الان چه تصمیمی بهترین تصمیم است. الان می تواند بفهمد که چه کاری انجام دهد بهتره.
قرار نیست آینده نگری بکنه ، پیش بینی بکنه و دنبال اتفاقات آینده باشه چون معامله گر کسی است که به گفته ی استاد احمدرضا جبل عاملی عملگراست. همان موقع یعنی در زمان حال بازار شرایط اقتصادی را میبینه ، شرایط تغییرات قیمت را میبینه و جریان سفارشات را تشخیص میده. یعنی همان سوالاتی که در ابتدای آموزش ها برای شما گفتم که معامله گر از خودش می پرسه! اینکه چه کسانی در بازار هستند ، در کدام جهت بازار هستند و قراره تا کی در بازار باقی بمانند.

وقتی تشخیص بده که بزرگ های بازار با پول کافی هستند و مثلا در جهت خرید هستند خب وارد بازار میشه و معامله انجام میده، این میشه تعریف روند و مادامی که تشخیص بده اونها در بازار هستند و باقی خواهد ماند این میشه نهایت مهارت معامله گری.

میزان حد سود در بازار

پس اینکه ما حدس بزنیم قیمت تا کجا پیش خواهد رفت و به عنوان یک قطعیت حد سود قرار بدیم اشتباهه. به چه اندازه به همان اندازه ای که در آموزش حد ضرر برای شما گفتم به گفته ی اساتید بزرگ معامله گری ،نداشتن حد ضرر در معاملات کاری احمقانه است.
البته در دو جایگاه ما موقعیت هایی را داریم که معامله گرها حد سود قرار میدن :

  1. زمانی است که اون شخص، اون معامله گر به دلایل مختلف مثل استرس بیش از حد و یا تایم های طولانی نگاه کردن به چارت معاملاتی که به اصطلاح میگن شخص اُور ترید شده و... دچار عوارض روانی و رفتاری شده و مربی و یا مشاور معامله گری آن شخص بهش پیشنهاد داده که برای اینکه اون مشکل برطرف بشه فعلا حد سود های محدود برای خودش قرار بده بنا به دلایل و عللی که وجود داشته.
  2. دوم برای کسی است که داره از سیستم مدیرت پول تهاجمی تشویقی استفاده میکنه. تهاجمی تشویقی یکی از مدل های مدیریت پول در معاملات است که مختص معامله گرانی هست که برایند مثبت و ثابتی دارند و حداقل 3 تا 6 ماه به صورت پی در پی win rate بالای 70% داشتند و به دنبال سودهای بیشتر هستند.

پس در این دو مدل، شخص می تواند حد سود داشته باشد غیر از این داشتن حد سود کاری احمقانه است.

ما باید چه کار کنیم برای سود بهتر!

براساس آموزش های بعدی یاد میگیریم مادامی که می بینیم جریان سفارشات بازار هنوز در جهت معامله ی ما هست یا حتی هنوز داره تقویت میشه، ما در معامله می مانیم و براساس تکنیک هایی در آموزش های بعدی به شما یاد میدم، جایی از معامله خارج میشیم که با احتمال بالاتر به ما ثابت میشه که اون روند به اندازه قبل قوت نداره و معامله گر های سازنده ی اون روند دارند نقد میکنند و میان بیرون، در نتیجه ما هم اون معامله را نقد میکنیم و میایم بیرون.
در آموزش های بعدی برای شما مدل های استراتژی خروج را میگم. در واقع استراتژی خروج چیزی هست که درجه اهمیت آن حتی به مراتب خیلی بیشتر از استراتژی ورود است.

خب ما در این مطلب با مفهوم حد سود آشنا شدیم و متوجه شدیم که گذاشتن حد سود در معاملات کاری بیهوده است مگر در شرایط خاص در مطلب بعدی با مدل های مختلف استراتژی خروج آشنا میشیم.

منتظر آموزش های بعدی باشید...