اصول شکسته محدوده قیمت

همانطور که در آموزش قبل گفتم چیزی مثل حمایت ، مقاومت ، خط روند و کانال ها در بازار معنی نداره اینها فقط به درد توجیه میخوره که چرا مثلا فِلان اتفاق برای قیمت افتاده اما اینکه ما بخواهیم تصمیم معاملاتی براش بگیریم این نیاز داره که بتوانیم قیمت را رفتارشناسی کنیم.
یادمان باشه که بهترین معامله گرهای دنیا کسانی هستند که میدانند در حال حاضر داره چه اتفاقی می افته و برای حال بازار بهترین تصمیم را میگیرند اینکه در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد ما نمیدانیم ما پیشگو نیستیم که بخواهیم پیشگویی کنیم.

گفتیم در بازار های پویا هر چیزی میتواند تاثیر گذار بر بازار باشه از جمله سیاست ، مسائل اقتصادی ، اجتماعی ، جنگها و حتی مسائل پزشکی مثل موضوع کووید 19 و خیلی چیز های دیگر میتوانند تاثیری بر قیمت بزاره پس من نمی توانم برای آینده قیمت بگم چه خواهد شد وقتی این همه موضوع در شکل دادن قیمت نقش دارند، شاید رئیس جمهور یک کشور یا صاحب یک کمپانی بزرگ در دنیا صحبتی بکنه که در آینده بازار تاثیر زیادی بزاره و متفاوت با چیزی باشه که ما تا الان از بازار انتظار داشتیم.

خب پس ما الان می خواهیم سرنخ هایی را یاد بگیریم که وقتی قیمت به یک سطح میرسه، ما چطور باید در این سطح قیمت را دنبال کنیم! و چه چیزهایی را باید ببینیم که متوجه بشیم آیا در آن موقعیت بازار ما اصلا معامله ای باید انجام بدیم یا نه!
اگر قرار است معامله ای انجام بدیم آیا معامله ی ما در جهت جدید بازار است که یعنی در محدوده جدید شکل گرفته یا خلاف جهت آن است که قیمت میخواد برگرده.

نحوه شناسایی محدوده ی شکست قیمت

پس ما در نمودارمان هرگاه دیدیم قیمت یک سطحی را شکست فارغ از اینکه اصلا با چه شکل کندلی بوده پشت آن سطح چجوری بوده ، اول روند بوده یا آخر روند بوده اینها هیچ کدام برای ما مهم نیست بلکه فقط و فقط رفتار قیمت را در محدوده جدید میسنجیم.
اگر قیمت به هر طریقی با هر نوع شکل کندلی با هر نوع قدرت روندی یک سطحی را شکسته باشه دلیلی ندارد که در محدوده جدید هم به همون صورت به حرکت خود ادامه بده، بلکه باید ببینیم معامله گرهای موثر حاضر در بازار آیا قیمت را در محدوده ی جدید پذیرفته اند یا نه.

اگر پذیرفته اند که من و شما هم خب قبول میکنیم و معامله را در همان جهت وارد میشیم اما اگر معامله گرهای موثر حاضر در بازار محدوده ی جدید را نپذیرفته بودند و قیمت بخواد دوباره برگرده قبل از اینکه معامله ای را بگیریم که به دام بی افتیم ما متوجه آن خواهیم شد.

اما ما چطور متوجه میشیم که در یک محدوده ی جدید وقتی که قیمت وارد آن شده توسط معامله گرهای موثر حاضر در بازار پذیرفته شده یا نه؟
نشانه ی آن کندل های کوچک و فرسایشی است اگر خاطرتان باشه در آموزش های گذشته در مورد خصوصیات اکستنشن که گفتیم به لگ های پرقدرت گفته میشه اشاره کردم هر چه با کندل های کوچیک کوچیک شروع بشوند و شکل بگیرند اون اکستنشن پایدارتر و قوی تر است و روندهایی که با کندل های کوچیک کوچیک شکل میگیرند روندهای پایدار و سوددهی هستند چون معامله گرهای سازمانی هرگز نه دست خودشان را رو میکنند و نه کاری میکنند که میانگین قیمت در معاملاتشان بخواد بد بشه در نتیجه به نحوی معاملات انجام میدهند که دستشون رو نشه. (برای درک بهتر به تصاویر زیر دقت کنید)

1
2
3

اما در بعد از شکست محدوده دقیقا برعکس است یعنی این بار کندل های کوچیک کوچیک نشان دهنده ی معامله گرهای خُرد هستند پس بعد از اینکه قیمت سطح را شکست، میاییم میسنجیم اگر بعد از ورود قیمت به محدوده جدید بازار با کندل های کوچیک کوچیک و فرسایشی ادامه داد (تصویر شماره 2) میفهمیم کسانی که قیمت را در محدوده جدید پذیرفته اند معامله گرهای خُرد هستند معامله گرهایی هستند که پولشان به اندازه کافی نیست و به محض اینکه پولشان تمام بشه قیمت مجدد بر میگرده. (تصویر شماره 3)

خیلی وقت ها دیدیم قیمت میاد و یک سطحی را میشکنه و چندتا کندل هم میسازه بعضی ها میان میگن خب چون این سطح با یک کندل با بدنه بزرگ شکسته شده و یا مثلا دو سوم آن، آنطرف سطح قرار گرفته پس ما خرید میکنیم، بعد طی مسافتی که با کندل های کوچک و فرسایشی تشکیل میشه قیمت با یک کندل بزرگ نزولی بلافاصله بر میگرده. (به تصاویر زیر دقت کنید)

4
5
6

آن به این خاطر است که قیمت در محدوده جدید توسط معامله گرهای سازمانی پذیرفته نشده بوده اما اگر قیمت بعد از شکست محدوده با کندل های کوچیک کوچیک و فرسایشی برگرده (تصویر شماره 5) و اگر یک کارکشنی را ترجیحا انجام بده نسبت به آن سطح شکسته شده، متوجه میشیم که اون کسانی که قیمت را در محدوده ی جدید نپذیرفته اند و دارند معاملات معکوس میزنند معامله گرهای خرد هستند (تصویر شماره 5) و معامله گرهای سازمانی و بزرگ نیستند پس به محض اینکه پولشان تموم بشه بازار با یک کندل نزولی بزرگ دوباره برمیگرده به روال قبلی و ریزش خواهد داشت (فلش سفید رنگ در تصویر شماره 6) اینجاست که ما میایم با دنبال کردن سرنخ هایی که دوباره در آینده یاد میگیریم همینجا (فلش زرد رنگ در تصویر شماره 6) همین بیخ وارد معامله جدید میشیم برای فروش.

محدوده شکست قیمت در حرکت های صعودی

7
8
9

برای حرکت های صعودی هم دقیقا همینطور است فارغ از اینکه قیمت به چه صورت یک سطح را شکسته اگر با کندل های کوچیک کوچیک و فرسایشی برگرده (تصویر شماره 8) ما میفهمیم که این سطح جدید توسط معامله گرهای بزرگ پذیرفته شده است پس ما به دنبال بهانه هایی هستیم تا فرصت های خرید را استفاده کنیم. (تصویر شماره 9)

10
11
12

و برعکس آن اگر با کندل های کوچیک کوچیک ادامه بده (تصویر شماره 11) میفهمیم که اون کسانی که این سطح را پذیرفته اند معامله گرهای در دام افتاده هستند نه معامله گرهای سازمانی و بعد از آن دنبال فرصت هایی هستیم که این را در همینجا (تصویر شماره 12) باهاش معامله فروش انجام دهیم اینکه چرا ما همیشه به دنبال معامله گرهای در دام افتاده هستیم را در آموزش بعدی برای شما میگم حتی ما اگر خاطرتان باشه توی قسمت اکستنشن ها و کارکشن ها هم گفتیم اگر یک اکستنشن هر چقدر هم پرقدرت باشه تا کارکشن آن را نبینیم فایده ای ندارد الان اینجا هم همینطور است (تصویر شماره 12) شکست محدوده به هر شکلی اتفاق بیفته ما تا ضعف را بعد از اون شکست نبینیم فایده ای نداره باید ببینیم که معاملات در دام افتاده در کدام سمت هستند تا بتوانیم بهترین تصمیم را بگیریم این را در آموزش بعد براتون به طور کامل توضیح میدم.

خب ما در این مطلب با شکست محدوده ی قیمتی آشنا شدیم و متوجه شدیم قیمت در این سطوح چه رفتاری باید  داشته باشه تا ما بهترین تصمیم را برای معاملات پر سود داشته باشیم در مطلب بعدی ما با انواع چرخه بازار آشنا میشیم.

بازم جا داره از استاد احمدرضا جبل عاملی بابت این آموزش های بینظیر و عالی تشکر کنم بعد اتمام آموزش ها ایشان را به طور کامل به شما معرفی خواهم کرد.

منتظر آموزش های بعدی باشید...