چرخه بازار 

شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه و تجربه کرده باشید که چند وقتی هست بازار خوب شده یا اینکه چند وقتی هست بازار بد شده یا از سوددهی افتاده یا توی شبکه ی اجتماعی دیده باشید که بین معامله گران این صحبت ها رد و بدل میشه که مثلا این هفته بازار خوب بوده یا خوب نبوده.
مسئله اینجاست که بازار هیچگاه به یک حالت حرکت نمیکنه همیشه روی یک روال نیست و حالت های مختلفی را دارد و مدام تغییر میکند. به این خاطر سه تا از پر تکرارترین آن را من توی این آموزش برای شما میگم که وقتی شما اینها را یاد میگیرید دیگه نیاز نیست برای فهمیدن چرخه ی بازار بخواهید به بازار هزینه بدید یا ضرر کنید و قبل از اینکه این چرخه به وجود بیاد شما این را فهمیدید.

حالا چرا میگم با هزینه نکردن یا هزینه ی خیلی کم یاد بگیرید هر چند که می توانید با خوب سود کردن هم این را متوجه بشید چون گقتم ممکنه تجربه کرده باشید که احساس میکنید که چند وقتی بازار خوب شده یا بد شده، خوب این خودش باز ضرره محسوب میشه چرا ؟
چون شما اگر از قبل بدانید بازار به چه شکل حرکت میکنه از قبل نمیای با سودهای محدود و اندکی خارج بشید، بلکه کل اون پتانسیلی که وجود داره را ازش استفاده میکنید.

پس شما الان میتوانید براساس این سرنخ هایی که به شما یاد میدم قبل از اینکه بخواهید هزینه کنید، بفهمید که الان چه چرخه ای در بازار هست آن را شناسایی کنید و رفتار مناسب باهاش را داشته باشید.

اِسپایک ، اولین چرخه ی بازار

اولین چرخه ای که در بازار وجود داره چرخه ی اِسپایک است ، اسپایک یک مدل از لِگ است. تعریف لِگ را قبلا برای شما در آموزش 7 : سرنخ های تشخیص روند بازار به طور کامل توضیح دادم.
وقتی در لِگ قیمتی، خصوصیت قدرت نمایان میشه تبدیل به یک اِکستِنشن میشه همانطور که لگ های ضعیف را بهش میگفتیم کارِکشن اما یک مدل دیگه لِگ داریم که این لگ اکستنشن نیست بلکه اِسپایک است یعنی خیلی قویتر از اکستنشن است نشانه های قدرت در آن خیلی بیشتر است ولی چند تا خصوصیات داره. (به تصاویر زیر دقت کنید)

1
2
3

همانطور که در تصویر شماره 2 میبینید اولین خصوصیت آن این است که قدرت بیشتری داره به این صورت که با کندل های کوچیک کوچیک شروع میشه و همیشه در ابتدای یک حرکت و روند به وجود میاد (تصویر شماره 3) حالا چه زمانی که قیمت بخواد صعودی باشه و چه زمانی بخواد نزولی باشه.
ما یک اسپایک را فقط در لبه بالایی برای بازارهای نزولی و فقط در لبه های پایینی برای بازار های صعودی داریم و اینطور نیست که در وسط بازار یک اسپایک شکل بگیره.

اسپایک ها نسبت به اکستنشن ها حتی بزرگتر هستند چون این اسپایک ها توسط معامله گرهای سازمانی ساخته میشن و به خاطر پول خیلی زیادی که این معامله گرها دارند منجر به این میشه که موومنت های بزرگی توی اسپایک ها نسبت به بقیه لگ هایی که توی متن بازارمان میبینیم به وجود بیاد. پس به لگ های خیلی قویتر گفته میشه اسپایک.

یک یادآوری بکنم به آموزشی که در مورد انواع اصلاح قیمت یعنی انواع کارکشن که صحبت می کردیم که یک مدل پولبک بود ، یک مدل کامپلکس پولبک و یک مدل اِستال که اِستال از همه ی آنها قوی تر بود ، پولبک متوسط و کمپلکس پولبک از دوتای دیگه ضعیف تر بود.
بین لگ های اِکستنشن هم، خود اِکستنشن مقدار متوسطی از قدرت را داره ولی خب پرقدرت است منتهی اسپایک ها خیلی پر قدرت تر هستند.

بعد از اسپایک توی بازار کارکشنی که میخواد شکل بگیره، کارکشن به صورت اِستال است یعنی کارکشنه استال میزنه چرا؟
چون پول هایی که اسپایک را ساخته زیاده و وقتی قیمت بخواد کارکشن بکنه اجازه پس زده شدن قیمت به اعدادی قبل تر را نمیده و همانطور در آموزش های گذشته برای شما گفتم، فقط میتونه تا 15 درصد خودش را اصلاح کنه پس سومین نشانه اسپایک اینه که بیشتر از 15 درصد کارکشن نداشته باشه و یک کارکشنی داره از جنس اِستال.

4
5

این چرخه اول بازار است چرخه ای هست که وارن بافت میگه روندها از جایی شکل میگیرند که هیچ کس باورش نمیشه اینجا هم همینطور است منتهی شماها براساس چیزهایی که تا الان یاد گرفتید میدانید که چطور قبل از اینکه یک اسپایک بخواد شکل بگیره و بعد استال آن به وجود بیاد چطور در همان محدوده های پایینی (تصویر شماره 5) این را تشخیص بدید و این را خرید کنید.کی یاد گرفتید!!!

اون موقعی که برای شما کاهش ضریب چولگی را گفتم، کاهش پرتاب قیمت را گفتم، عدم توانایی در ادامه را گفتم که میتونه به صورت یک ریورسال پولبک باشه اون موقعی که در مورد زیاد شدن عمق ها گفتم یا در مورد زاویه گام های قیمتی صحبت کردیم پس یاد گرفتین تا اینجا که یک اسپایک را چطوری از همان ریشه اول شناسایی کنیم. پس اسپایک و استال شد اولین چرخه بازار.

تِرِند ، چرخه ی دوم بازار 

چرخه دوم بازار میشه چرخه تِرِند، جایی هست که دیگر همه معامله گر های حرفه ای هم اون را متوجه شدند و اقدام به معاملات جدید میکنند از اینجا به بعد بازار به صورت حرکات روندی یعنی روند صعودی یا نزولی حرکت میکنه اما بعد از این دیگه هر کسی میفهمه و متوجه میشه که داره سقف های بالاتر زده میشه کف های بالاتر از قبل زده میشه  یا نمیدونم مثلا یک خط روند است یا یک اندیکاتور الان یک تغییر فاز داده داره یک شروع روند را به ما میگه.

6
7

اینجا میان ورود به معامله میکنند و اتفاقا خیلی هم خوش حال هستند که چنین موقعیتی را پیدا کردند چون که چندین برخورد مثلا با کانال و خط روند هم داشته اما بعد از ورودشان به بازار می افتند توی یک بازار فرسایشی و یک معامله ضررده. 

رِنج ، سومین چرخه ی بازار 

8

و سومین چرخه ما میشه چرخه رنج که اکثرا هم به صورت رنج چوپی است اینجا (تصویر شماره 8) جایی که دیگه معامله گرهای سازمانی به اندازه کافی سودشان را از بازار گرفتند دیگه توی بازار تحرکی ندارند که معامله گرهای حرفه ای بخوان ازش بهره ببرند و معامله گرهای حرفه ای هم به اندازه کافی سود کردند در بازار و نشانه های پایان روند را به خوبی میشناسن.

اما کسانی که دنبال تاییدیه های بیشتر بودند یعنی معامله گران خُرد یا کسانی که حتی صبر می کنند یک روند در سه تا تایم فریم مختلف ایجاد بشه و از تایم فریم پایین تا تایم فریم بالا معامله میکنند، اینها دیگه دیر متوجه پول و قدرت قیمت در بازار میشن و پول و مهارتشان هم به اندازه همان درکشان از بازاره و کمه و بلافاصله قیمت میره توی رنج، چرا؟ چون پول اینها نه اینقدر زیاده و قدرت داره که بازار را نزولی کنه و نه اونقدر قدرت داره که بازار را صعودی کنه.

نکته خیلی مهم : چرخه ی اسپایک در بازار های معاملاتی خیلی کم است و میتونم بگم به ندرت به وجود میاد پس ما بیشترین تمرکزمان را روی چرخه ی ترند یعنی روند های صعودی یا نزولی میزاریم و از آنجایی که یاد گرفتیم چطوری قبل از اینکه روندی تشکیل بشه ما آن را با توجه به سرنخ ها از ابتدای حرکت شناسایی کنیم میتوانیم تمام پتانسیل بازار را با بیشترین سود برای خود کنیم.

خب ما در این مطلب با سه تا از پر تکرار ترین چرخه ها در بازار آشنا شدیم و متوجه شدیم برای بهتر سود کردن باید با کدام چرخه ی بازار هم مسیر شویم در مطلب بعدی ما با بهترین تایم فریم برای معاملات آشنا میشیم.

منتظر آموزش های بعدی باشید...